کد مطلب:315523 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:164

فتنه ی امویان
پیكر مقدس را نزدیك قبر پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) آوردند، تا آنكه در كنار ایشان به خاك سپرده شود، لیكن امویان - و در رأسشان قورباغه فرزند قورباغه، مروان بن حكم - برشوریدند و مقابل تشییع كنندگان فریاد سردادند: «آیا حسن در جوار جدش دفن شود، اما عثمان در آن سوی بقیع دفن گردد، محال است چنین باشد...» و چون سگان به سوی عایشه كه انحراف او را از اهل بیت می دانستند، شتافتند و بدین گونه او را تحریك كردند:



[ صفحه 119]



«اگر حسن در كنار جدش دفن شود، افتخار پدرت و یاورش از بین خواهد رفت...».

عایشه نیز از جا جهید، به راه افتاد و در حالی كه صفوف مردم را از هم می شكافت فریاد می زد:

«اگر حسن در كنار جدش دفن شود، هر آینه این، بریده خواهد شد و به گیسوی خود اشاره كرد...».

سپس متوجه تشییع كنندگان شد و گفت:

«آن كه را دوست ندارم، به خانه ام وارد مكنید...».

و بدین ترتیب، كینه ی خود را نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) آشكار كرد.

حال جای این پرسش است كه این خانه از كجا به ملكیت عایشه درآمد، مگر پدرش از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل نكرد كه می گفت: «ما گروه پیامبران نه طلایی به میراث می گذاریم و نه نقره ای»، پس خانه ی پیامبر - بر طبق این روایت - خانه ای از خانه های خداست، كسی مالك آن نمی شود و متعلق به همه ی مسلمانان است.

بنابراین، چگونه عایشه اجازه می دهد پدرش و یاور او (عمر) را در آنجا دفن كنند و اگر عایشه به این روایت عمل نمی كند و پیامبر - چون دیگر پیامبران - فرزندانش از او ارث می برند، در آن صورت این امام حسن است كه ارث می برد؛ زیرا نواده ی پیامبر است، ولی زنان پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) ازخانه ارث نمی برند و از بنا هم آن مقدار كه فقها ذكر كرده اند، ارث می برند.

به هر حال، امویان بر فتنه انگیزی و ایجاد بلوا پافشاری كردند و باطن كینه توزانه ی خود را نسبت به اهل بیت نشان دادند و به مزدوران خویش دستور دادند تا پیكر امام را تیرباران كنند، آنان نیز با كمانهای خود شروع به



[ صفحه 120]



تیراندازی كردند و نزدیك بود جنگی میان بنی هاشم و امویان دربگیرد. ابوالفضل العباس (علیه السلام) برای پیكار با امویان و پراكندن آنان پیش تاخت، لیكن برادرش امام حسین (علیه السلام) برای حفظ وصیت امام حسن (علیه السلام) مبنی بر آنكه نباید قطره ای خون ریخته شود، او را از انجام هرگونه حركتی بازداشت. پیكر مقدس را به بقیع بردند و در آنجا همراه صفات برجسته ی بردباری، شرف و فضیلت به خاك سپردند و بدین گونه صفحه ی درخشانی از صفحات نبوت و امامت، ورق خورد.

ابوالفضل العباس (علیه السلام) شاهد حوادث هولناكی بود كه بر سر برادرش امام حسن (علیه السلام) آمد و باعث دل كندن از دنیا و سیر شدن از زندگی حضرت گشت و به قیام و جهاد در راه خدا دل بست.